هر کی زنگ میزنه خونمون باید اول با دخترم حرف بزنه آخه می دونی مامان خدای نکرده اگه طرف وقت نداشته باشه اون وقت ک تو روزگار مامان رو سیاه می کنی!!! واسه همین اجازه می دیم همه تلفن ها رو خودت جواب بدی نمی دونم چرا توی این عکس اینقدر مظلومی!!! ...
اینم از علاقه خاصی که به حیوونا داری! اینم یه مار! کلی نق زدی که واست بخریم!!!! این دو تا شتر مرغ از دستت کلافه شده بودن آخی نازی! این بزغاله هم کلی بهت عادت کرده بود ببین چه خوشکل بوسش می کنی! اینم یه بچه شتر خوشکل! اینجا هم مشهده خواجه ربیع! اینم یه خرگوش کوچولو که بیشتر از 3 روز جرات نکردیم نگهش داریم چون ممکن بود از شدت محبت دیگه واسش چشم نذاری!!! علاقه داری دیگه....... ...
شیطون خانوم می خوام توی این پست عکست رو با دوستات بذارم سعی می کنم با همه دوستات ازت عکس بگیرم و مرتب این پست رو به روز کنم! مهرناز جون و محمد صالح جون الهی بمیرم که این بچه اینقدر می ترسه! مهرناز جون و بسام جون مهرناز جون و ایلیاجون به ترتیب مهرناز جون و آیدین جون و عرفان جون و سهیل جون و یونس جون مهرناز جون و امیر سلمان جون مهرناز جون و امیدجون و غزاله جون مهرناز جون و فاطمه جون ...
آخه خودت بگو بچه ای که اینجا راحت می ایسته... اینم یکی دیگه یا اینجا می خوابه.... لپ تاپ از دستش درامانه؟؟؟؟؟ نه میشه مثل این طوطی! ببین اجازه بده واست زوم کنم خوب تماشا کن! دیدی؟؟؟؟ اونایی که میبنی کلیدهای کیبرد لپ تاپ!!! ...
وقتی عشق مامان عینک بابا سراج رو میزنه یه روز رفتیم کانون واسه عکس با لباس سنتی اینم عکس مهرنازم دهم تیرماه رفتیم آتلیه واسه عکس با لباس عروس اما گیر دادی که باید روی این صندلی و با همین لباسهای تنت عکس بگیری خوب چاره چیه؟؟؟؟؟ ...