مهرنازمهرناز، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

نفس مامان مهرناز

تاب تاب

1390/6/10 18:26
نویسنده : مامان
296 بازدید
اشتراک گذاری

اول شهريور داشتيم مي رفتيم خونه عمه اعظمniniweblog.com

وقتي از كنار پارك رد شديم و تاب رو ديدي گفتي تاب تاب.......ماچ

اون وقت باباجون رو تو رودربايستي گذاشتي و رفتيم كلي تاب بازي كردي (آخه باباسراج اولين بار بود كه تاب تاب گفتن رو مي شنيدخنده)

niniweblog.com        niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

بهار(مامانی شهراد)
10 شهریور 90 18:38
سلام گلم تو چقدر ماهیپیش ما هم بیا من لینکت میکنم✿◕ ‿ ◕✿


سلام عزيزم ممنون پسمل شما هم خيلي ملوسه! مرسي
مامان کوچولو
10 شهریور 90 19:12
بچه ها عاشق پارک و تا ب تاب هستن ..حانی هم هر وقت ناز و کرشمه میاد باباش میگه چی میخوای ؟ میگه پارک بریم؟


آخي نازي!حاني گلم خوش بگذره بهت عزيزم
خاله سمیه
12 شهریور 90 13:25
راستی مهرناز جونم بهت نگفتم که تو اینجا بجز خاله سمیه یه عمو حسینم داری که تمام عکسای نازو خشکلتو دیده کلی تعریف کرده باورت نمیشه اولین عکستو که ازت دیدیم تو گوشی عمو حسینه که از کویر نوردیت بود هنوز تو گوشیشه و پاک نمی کنه.عاششششششششششششششششقتم خاله جونی زود بیا چشم به راهتم.بوسسسسسس

سلام خاله جون سمیه
مرسی که بهم سر زدی منم عمو حسین رو دوست دارم شما هم خیلی دوست دارم ایشالا وقتی اومدم تهران میام پیشت منتظرم باش قول بده وقتی اومدم از شیطونی هام خسته نشی هاااااااااااااا
شاد باشی

خاله سمیه
22 شهریور 90 3:07
سلام مهرناز گل خاله . عزیزم چرا دیگه خیلی وقته از 10 شهریور به بعد مامان مریم مهربونت برای وبت مطلب نمیده خاله ؟ من چندین بار تا حالا اومدم دیدم تکراری و جدید نیست که من از پیشرفن مهرنازم با خبر بشم.آخه میدونی چیه خاله جونی تو که خونتون به من نزدیک نیست که هروقت خواستم ببینمت مجبورم با همیدلتنگیم هر وقت شد بیام اینجاو ببینم چقدر بزرگ شدی. مهربونم برام پیام بزار منتظرتم مرنازجونم